پایگاه خبری فولاد ایران - روایت رایج دربارهی «نابودی گسترده مشاغل بهدست هوش مصنوعی» بیش از آنکه مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی باشد، حاصل ترسهای تاریخی و برداشتهای سادهانگارانه از فناوری است. به باور اکونومیست، همانطور که انقلابهای فناورانهی پیشین—از ماشین بخار تا رایانه—به حذف برخی مشاغل انجامیدند اما در نهایت فرصتهای شغلی جدید و متنوعتری خلق کردند، هوش مصنوعی نیز مسیر مشابهی را طی میکند.
مقاله توضیح میدهد که تمرکز بیش از حد بر «اتوماسیون وظایف» باعث شده تصویر نادرستی از آیندهی کار شکل بگیرد. هوش مصنوعی اغلب نه کل یک شغل، بلکه بخشهایی از آن را خودکار میکند. در نتیجه، نقشهای شغلی تغییر شکل میدهند و ترکیب مهارتهای موردنیاز دگرگون میشود، نه اینکه لزوماً ناپدید شوند.
اکونومیست به ظهور دستهای از مشاغل کاملاً جدید اشاره میکند که پیش از این فناوری وجود نداشتند؛ از طراحان و مربیان مدلهای هوش مصنوعی گرفته تا ناظران اخلاقی، متخصصان کیفیت داده، مدیران تعامل انسان و ماشین، و نقشهایی که به هماهنگی میان الگوریتمها و نیازهای انسانی میپردازند. این مشاغل اغلب در مرز میان فناوری، مدیریت، خلاقیت و علوم انسانی شکل میگیرند.
در ادامه، این مقاله تأکید میکند که اثر هوش مصنوعی بر بازار کار یکنواخت نیست. برخی بخشها، بهویژه خدمات حرفهای، سلامت، آموزش و صنایع خلاق، بیش از دیگران از افزایش بهرهوری و خلق نقشهای جدید بهرهمند میشوند. در مقابل، چالش اصلی نه کمبود شغل، بلکه عدم تطابق مهارتها است: سرعت تحول فناوری از سرعت آموزش و بازآموزی نیروی کار پیشی گرفته است.
اکونومیست همچنین هشدار میدهد که سیاستگذاریهای نادرست میتوانند این گذار را دردناکتر کنند. اگر دولتها، شرکتها و نظامهای آموزشی بر مهارتآموزی مداوم، انعطافپذیری شغلی و حمایت از جابهجایی نیروی کار تمرکز نکنند، نابرابری افزایش مییابد، حتی اگر در مجموع تعداد مشاغل کاهش نیابد.
درکل، «آخرالزمان شغلی» بیش از آنکه یک پیشبینی علمی باشد، یک افسانه جذاب رسانهای است. خطر واقعی نه هوش مصنوعی، بلکه ناتوانی جوامع در سازگار شدن با آن است. آیندهی کار، بهجای حذف انسان، به بازتعریف نقش او در کنار ماشینها وابسته خواهد بود.
منبع: Economist