پایگاه خبری فولاد ایران - موج جدید هوش مصنوعی، برخلاف تصور رایج، اثری خنثی از نظر جنسیتی نخواهد داشت و بهاحتمال زیاد زنان را زودتر و شدیدتر از مردان از بازار کار بیرون میراند. در خبر منتشرشده ژاپن تایمز، نویسنده با مقایسهای تاریخی نشان میدهد همانطور که ورود رایانههای شخصی در دهه ۱۹۸۰ به حذف گسترده مشاغلی انجامید که عمدتاً در اختیار زنان بود، مانند منشیگری و ورود داده، امروز نیز ابزارهای مولد هوش مصنوعی در حال تهدید مشاغل زنمحور در اقتصاد دانشبنیان هستند.
بر اساس پژوهشهای اخیر، بسیاری از مشاغلی که بیشترین ریسک جایگزینی توسط هوش مصنوعی را دارند، از فروش و ترجمه گرفته تا ویرایش و مدیریت محتوا، بهطور نامتناسبی توسط زنان اشغال شدهاند. دادههای رسمی آمریکا نشان میدهد زنان اکثریت نیروی کار را در حدود ۶۰ درصد از این مشاغل تشکیل میدهند. سازمان بینالمللی کار نیز برآورد کرده که در کشورهای پردرآمد، احتمال خودکارسازی مشاغل زنان تقریباً سه برابر مردان است.
این گزارش تأکید میکند که تجربه دهه ۱۹۸۰ باید بهعنوان یک هشدار جدی تلقی شود. بسیاری از زنانی که در آن دوران شغل خود را از دست دادند، هرگز به موقعیت شغلی و درآمدی پیشین بازنگشتند؛ برخی به مشاغل کمدرآمد خدماتی و مراقبتی رانده شدند و برخی نیز بهکلی از بازار کار خارج شدند. آمارها نشان میدهد زنانِ بیکارشده در آن دوره بیش از دو برابر مردان از نیروی کار کنار رفتند.
این مسئله در شرایطی نگرانکنندهتر میشود که زنان هماکنون نیز از نظر اقتصادی در موقعیت ضعیفتری نسبت به مردان قرار دارند: دستمزد کمتر، دارایی کمتر و امنیت بازنشستگی پایینتر. از اینرو، نویسنده استدلال میکند که دولتها و سیاستگذاران باید از هماکنون خود را برای ضربه سنگین هوش مصنوعی به اشتغال زنان آماده کنند.
در عین حال، یادداشت نشان میدهد که همه زنان در انقلاب فناوری دهه ۱۹۸۰ به یک اندازه آسیب ندیدند. آن دسته از زنانی که توانستند با فناوریهای جدید سازگار شوند و مهارتهای تازه بیاموزند، نتایج بهمراتب بهتری داشتند. همین الگو احتمالاً در عصر هوش مصنوعی نیز تکرار خواهد شد.
شواهد جدید نشان میدهد که مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی بهشدت ارزشمند شدهاند. گزارش جهانی مشاغل هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد کارکنانی که مهارتهای AI دارند، بهطور متوسط دستمزد بسیار بالاتری دریافت میکنند. بنابراین، دسترسی نابرابر به آموزش و تجربه کار با هوش مصنوعی میتواند شکاف جنسیتی را عمیقتر کند.
با این حال، دادهها نشان میدهد که شکاف جنسیتی در استفاده شغلی از هوش مصنوعی در حال گسترش است. اگرچه زنان و مردان تقریباً به یک اندازه از ابزارهایی مانند ChatGPT در زندگی شخصی استفاده میکنند، اما در محیط کار، مردان هم استفاده بیشتری دارند و هم اعتمادبهنفس بالاتری در کار با این فناوری. بخشی از این شکاف به نگرانی بیشتر زنان درباره پیامدهای هوش مصنوعی بازمیگردد، اما بخش مهمتری از آن ناشی از سرمایهگذاری کمتر شرکتها بر آموزش و توانمندسازی دیجیتال زنان است.
این وضعیت میتواند برای شرکتها نیز پرهزینه باشد. در کشورهایی مانند بریتانیا، سیاستهای سازمانی که بهطور سیستماتیک به زیان زنان تمام شود، حتی بدون قصد تبعیض، میتواند مصداق تبعیض غیرمستقیم جنسیتی باشد و تبعات حقوقی بهدنبال داشته باشد. از این منظر، محرومکردن زنان از فرصتهای آموزش هوش مصنوعی، ریسکی حقوقی و اعتباری برای کارفرمایان محسوب میشود.
نویسنده در پایان تأکید میکند که دولتها بهطور نگرانکنندهای برای شوک شغلی ناشی از هوش مصنوعی، بهویژه در مورد زنان، آماده نیستند. قرار دادن ملاحظات جنسیتی در مرکز سیاستهای مدیریت ریسک هوش مصنوعی، نهتنها یک الزام اخلاقی، بلکه یک ضرورت سیاسی و اقتصادی است. در جهانی که قطبیشدن سیاسی رو به افزایش است، بیتوجهی به پیامدهای شغلی هوش مصنوعی برای زنان میتواند هزینههای اجتماعی و انتخاباتی سنگینی بهدنبال داشته باشد.
جمعبندی یادداشت این است که اگر اقدامی فوری برای آموزش، دسترسی برابر و حمایت از اشتغال زنان انجام نشود، «ناتالیها»—نماد نسل جدید مشاغل زنانه—ممکن است خیلی زودتر از آنچه انتظار میرود، از بازار کار کنار گذاشته شوند.
منبع: Japan Times