پایگاه خبری فولاد ایران - از زمان آغاز تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، محیط امنیتی اروپا به شکلی بنیادین تغییر کرده است. این جنگ نهتنها ساختار امنیتی قاره را دگرگون کرد، بلکه نگاه غرب را به چین نیز بهشدت تغییر داد. اکنون در محافل سیاستگذاری اروپا، چین دیگر صرفاً بهعنوان یک بازیگر اقتصادی دیده نمیشود، بلکه بهعنوان چالشی امنیتی با ابعاد ژئواستراتژیک نیز در نظر گرفته میشود. طبق گزارش ژاپن تایمز، تحلیلگران هشدار میدهند که یکی دانستن چین و روسیه بهعنوان «یک تهدید امنیتی واحد» برای ناتو و اروپا، خطایی راهبردی است.
۱. تفاوت در ماهیت تهدید
روسیه تهدیدی مستقیم، فوری و نظامی برای اروپا است. این کشور با حمله به اوکراین، تهدید علیه کشورهای بالتیک و افزایش فعالیتهای نظامی در مرزهای ناتو، بهطور آشکار امنیت اروپا را به چالش میکشد. مسکو همچنین از روشهای جنگ ترکیبی مانند حملات سایبری، عملیات اطلاعاتی، خرابکاری زیرساختها و استفاده از انرژی بهعنوان ابزار فشار استفاده میکند.
در مقابل، چین تهدیدی «ساختاری» و بلندمدت است. تهدید چین از جنس نظامی مستقیم نیست، بلکه بیشتر اقتصادی، فناورانه و ژئواقتصادی است. پکن با سرمایهگذاری در زیرساختهای کلیدی اروپا مانند بنادر، راهآهن، شبکه برق و فناوریهای ارتباطی، نفوذ خود را گسترش داده است. این حضور اقتصادی در مواردی به نگرانی از وابستگی بیشازحد اروپا به چین و احتمال دسترسی پکن به دادههای حساس و زیرساختهای حیاتی منجر شده است.
۲. همکاری چین و روسیه؛ همسویی نه اتحاد
همزمان با جنگ اوکراین، روابط چین و روسیه تقویت شده است. پکن بهطور آشکار از مسکو در مجامع بینالمللی حمایت سیاسی میکند و با خرید انرژی و صادرات کالاهای دوکاربردی، به تداوم توان جنگی روسیه کمک میرساند. با این حال، این همکاری به معنای یک اتحاد نظامی رسمی نیست. چین از ورود مستقیم به درگیریهای نظامی اجتناب کرده و مراقب است تا روابط اقتصادی خود با اروپا را بهطور کامل از دست ندهد.
به گفته تحلیلگران، چین و روسیه در مخالفت با نظم بینالمللی تحت رهبری غرب همسو هستند، اما منافع و اهداف بلندمدت متفاوتی دارند. چین بهدنبال اصلاح تدریجی نظم جهانی به نفع خود است، در حالی که روسیه در پی تخریب فوری آن است.
۳. اولویتهای متفاوت اروپا در برابر دو تهدید
برای اروپا، روسیه تهدیدی نزدیک و ملموس است؛ ارتش روسیه در مرزهای ناتو مستقر است و حملات آن امنیت قاره را مستقیماً هدف قرار داده. در نتیجه، ناتو تمرکز اصلی خود را بر بازدارندگی روسیه و تقویت توان دفاعی در جناح شرقی گذاشته است.
اما چین تهدیدی دورتر و پیچیدهتر است؛ تهدیدی که بیشتر بر اقتصاد، فناوری، زنجیرههای تأمین و استانداردهای جهانی اثر میگذارد. اروپا در برابر چین بهدنبال «کاهش وابستگی» (de-risking) است، نه جدایی کامل. اتحادیه اروپا میکوشد همزمان با حفظ روابط تجاری با پکن، از نفوذ فناورانه و اقتصادی چین در زیرساختهای حیاتی خود بکاهد.
۴. چالش سیاستگذاری برای اروپا و ناتو
برخی محافل در واشنگتن و بروکسل بر ضرورت همراستایی استراتژیهای ناتو در برابر چین و روسیه تأکید دارند، اما کارشناسان اروپایی هشدار میدهند که چنین رویکردی میتواند تمرکز اروپا را از تهدید اصلی، یعنی روسیه، منحرف کند. اروپا باید سیاستهای متمایزی برای مدیریت هر دو چالش طراحی کند:
• در برابر روسیه: بازدارندگی و دفاع سختافزاری.
• در برابر چین: مدیریت وابستگی و دفاع اقتصادی-فناورانه.
۵. گامهای پیشنهادی برای سیاستگذاران اروپایی
۱. تقویت بازدارندگی در برابر روسیه از طریق افزایش بودجههای دفاعی، بهبود زیرساختهای نظامی، و حفاظت از خطوط حیاتی انرژی و کابلهای زیردریایی.
۲. کاهش نفوذ چین در بخشهای حیاتی مانند فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی، انرژی سبز و مواد خام حیاتی.
۳. افزایش هماهنگی درون اتحادیه اروپا برای کنترل سرمایهگذاریهای خارجی و نظارت بر انتقال فناوری.
۴. تعامل مشروط با چین برای حفظ مسیر دیپلماسی، بدون نادیده گرفتن نگرانیهای امنیتی.
۵. تدوین استراتژی دووجهی ناتو که تهدید روسیه را بهعنوان چالش اصلی و تهدید چین را بهعنوان عامل ساختاری بلندمدت لحاظ کند.
درکل، اروپا امروز در محیطی چندوجهی از تهدیدها قرار دارد. روسیه تهدیدی آشکار و فعلی است که امنیت نظامی قاره را بهطور مستقیم هدف قرار داده است. چین، در مقابل، تهدیدی غیرمستقیم، اقتصادی و بلندمدت است که از طریق نفوذ فناورانه و حمایت از روسیه، نظم امنیتی اروپا را به چالش میکشد.
در نتیجه، ناتو و اتحادیه اروپا باید سیاستهای متمایزی برای هر یک تدوین کنند — نه بر اساس شعار «جبهه واحد علیه شرق»، بلکه بر اساس درک دقیق از ماهیت متفاوت تهدید چین و روسیه.
منبع: Japan Times