[ سبد خرید شما خالی است ]

چرا کانادا باید به اتحادیه اروپا بپیوندد؟


پایگاه خبری فولاد ایران
- طبق روایت اکونومیست در مورد موضوع اختلافات بین‌المللی، اروپا و کانادا این روزها به دنبال ائتلاف‌های ارتقایافته هستند. بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ۲۰ ژانویه، همراه با تهدید تعرفه‌ها و لفاظی‌های ملی‌گرایانه، نگرانی‌ها را در دو سوی اقیانوس اطلس شمالی افزایش داده است. کشورهای حاشیه اتحادیه اروپا در حال بازنگری روابط خود با این بلوک‌اند: سوئیس به اتحاد نزدیک‌تر تن داده، ایسلند قرار است در سال ۲۰۲۷ درباره عضویت همه‌پرسی برگزار کند و گرینلند ــ که در ۱۹۸۵ پس از خودمختاری از دانمارک از اتحادیه خارج شد ــ ممکن است با توجه به علاقه وسواس‌گونه ترامپ به آن، به بازگشت فکر کند.
اما شاید کانادا بیش از همه نگران باشد. ترامپ با کنایه‌زنی، کانادا را «ایالت پنجاه‌ویکم» آمریکا می‌خواند و نخست‌وزیر آن را «فرماندار جاستین ترودو» خطاب می‌کند. در چنین فضایی، مقام‌های اتاوا و پایتخت‌های اروپایی در حال تبادل نظر درباره نحوه مواجهه با دوره‌ای دیگر از ترامپ هستند. ستون «شارلمانی» اکونومیست که به هر دو سوی اقیانوس تعلق خاطر دارد، راه‌حلی جسورانه پیشنهاد می‌کند: اتحادیه اروپا از کانادا دعوت کند تا بیست‌وهشتمین عضو آن شود.
این ایده تازه نیست و صرفاً به ترامپ محدود نمی‌شود. منطق آن ساده است. کانادا سرزمینی پهناور و سرشار از منابع طبیعی دارد، اما جمعیتش اندک است؛ اتحادیه اروپا متراکم، کوچک و از نظر مواد معدنی فقیر است. درست است که قوانین اتحادیه، عضویت را به «کشورهای اروپایی» محدود می‌کند، اما کانادایی‌ها را می‌توان اروپایی‌های افتخاری دانست.
کانادا سه موج استعمار از اروپا را تجربه کرده (حتی با یک حضور کوتاه وایکینگ‌ها). مانند اروپایی‌ها، کانادایی‌ها به بازار آزاد باور دارند، اما آن را با دولت رفاه تعدیل می‌کنند. مالیات‌های بالا، سیاست پارلمانی پرآشوب و سطح زندگی مناسب برای اکثریت شهروندان، وجه مشترک دو سوی اقیانوس است. هر دو طرف تجارت آزاد را می‌پذیرند، نگران تغییرات اقلیمی‌اند و با سلاح گرم، مجازات اعدام و تجاوزگری روسیه میانه‌ای ندارند.
سود اروپا از یک عضو غیرمنتظره
اروپا بیش از آن‌که به شربت افرا کبک نیاز داشته باشد، می‌تواند از گسترش جغرافیایی عظیم سود ببرد. با پیوستن کانادا، مساحت اتحادیه تقریباً سه برابر می‌شود، در حالی که تنها ۴۰ میلیون نفر به جمعیت ۴۴۰ میلیونی آن افزوده خواهد شد. تراکم جمعیتی اتحادیه از سطحی نزدیک به چین، به سطح آمریکا کاهش می‌یابد.
اروپا با کمبود انرژی هم روبه‌روست؛ کانادا منابع فراوان نفت، گاز و برق‌آبی دارد. افزون بر این، کانادا کشوری ثروتمند است و می‌تواند به بهبود وضعیت مالی اتحادیه کمک کند. فرانسه ــ که معمولاً با گسترش اتحادیه محتاط است ــ احتمالاً از پیوستن یک عضو فرانسوی‌زبان استقبال خواهد کرد؛ حتی شاید به کبکِ فرانسوی‌زبان به‌تنهایی رضایت دهد، استانی که دوباره زمزمه جدایی سر داده است. حضور پادشاه چارلز سوم، رئیس کشور کانادا، در نشست‌های اتحادیه نیز می‌تواند دل بریگزیتی‌های پشیمان را شاد کند.
اروپا همچنین می‌تواند از کانادا درس‌هایی درباره پذیرش اجتماعی مهاجرت بگیرد، هرچند بحران مسکن در کانادا اخیراً این اجماع را تضعیف کرده است. رویکرد فراگیر کانادا نسبت به بومیان (حداقل در دهه‌های اخیر) نیز می‌تواند الگویی برای اروپا باشد. پیوندهای کانادا با اقیانوس آرام و آسیا، تمرکز منطقه‌ای اروپا را تکمیل می‌کند؛ و اگر یورو در ونکوور پذیرفته شود، جایگاه جهانی آن تقویت خواهد شد.
در مقابل، کانادا نیز می‌تواند از تجربه نهادی اروپا بهره ببرد. سازوکارهای ضدانحصار بروکسل رقابت را در بخش‌هایی مانند بانکداری، هواپیمایی و مخابرات حفظ کرده و خدمات ارزان‌تری نسبت به کانادا فراهم آورده است. اروپا در کاهش انتشار کربن موفق‌تر بوده و میزان انتشارش بیش از یک‌سوم نسبت به اوج کاهش یافته، در حالی که کانادا هنوز در حد شعار باقی مانده است.
اتحادیه اروپا همچنین بازاری واحد ایجاد کرده که ــ با همه نقص‌ها ــ تجارت میان کشورهای عضو را آسان‌تر از تجارت میان ۱۳ استان و قلمرو کانادا کرده است. از نظر دفاعی نیز، کشورهای اروپایی عضو ناتو اکنون بیش از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع می‌کنند، در حالی که سهم کانادا تنها ۱.۴ درصد است.
با این همه، واقعیت سیاسی مانع اصلی است: اتحادیه اروپا همچنان خود را باشگاهی برای اروپایی‌ها می‌داند و کانادا هم تمایلی ندارد با پیوستن به یک اتحادیه گمرکی، روابط حیاتی تجاری‌اش با آمریکا را به خطر بیندازد.
اگر «کانادـاتحادیه اروپا» فعلاً در حد یک آزمایش ذهنی ژئوپولیتیک باقی بماند، مانع از نزدیکی بیشتر عملی نیست. کانادا هم‌اکنون در برخی برنامه‌های اروپایی، از تحرکات نظامی تا پروژه‌های فضایی، مشارکت دارد. می‌توان گام‌های بیشتری برداشت: گاز کانادا به دلیل کمبود زیرساخت LNG به اروپا نمی‌رسد و توافق تجاری کانادا–اتحادیه اروپا که در ۲۰۱۷ اجرایی شد، همچنان به‌طور کامل تصویب نشده و ده کشور اروپایی مهم‌ترین بخش‌های آن را حل نکرده‌اند.
اگر عضویت کامل ممکن نیست، اروپا دست‌کم می‌تواند این توافق را نهایی کند.


منبع: Economist

۸ دی ۱۴۰۴ ۰۹:۵۵
تعداد بازدید : ۴۶
کد خبر : ۷۵,۹۹۸

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید