پایگاه خبری فولاد ایران - با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۶، بانکهای مرکزی جهان با محیطی روبهرو هستند که عدمقطعیت به ویژگی دائمی آن تبدیل شده است؛ از تنشهای ژئوپولیتیک و شوکهای انرژی گرفته تا پیامدهای هوش مصنوعی، تغییرات اقلیمی و بازآرایی تجارت جهانی. تحلیلگران معتقدند در چنین شرایطی، سیاستگذاری پولی دیگر نمیتواند بر قواعد ساده و پیشبینیهای خطی تکیه کند.
طبق گزارش فایننشال تایمز، به باور ناظران اقتصادی، دوره «راهنماییهای آیندهنگرِ قطعی» رو به پایان است. بانکهای مرکزی ناچارند انعطافپذیرتر عمل کنند و تصمیمهای خود را بیش از گذشته به دادههای بهروز و نشانههای کوتاهمدت اقتصاد وابسته سازند. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که شوکهای غیرمنتظره میتوانند در مدت کوتاهی مسیر تورم و رشد را تغییر دهند.
در عین حال، تمرکز صرف بر یک سناریوی مرکزی جای خود را به مدیریت ریسک داده است. سیاستگذاران پولی اکنون باید همزمان خود را برای بازگشت فشارهای تورمی، خطر رکود اقتصادی و بیثباتی مالی آماده کنند. پس از دوره طولانی نرخهای بهره بالا، آسیبپذیری در بازارهای مالی افزایش یافته و این موضوع بانکهای مرکزی را وادار کرده است که در کنار نرخ بهره، از ابزارهای احتیاطی کلان نیز فعالتر استفاده کنند.
ارتباط با بازارها نیز نقشی کلیدی دارد. کارشناسان تأکید میکنند که شفافیت به معنای قطعیت نیست؛ بلکه بانکهای مرکزی باید صادقانه درباره محدودیتهای دانستههای خود سخن بگویند. چنین رویکردی میتواند از شوکهای ناگهانی در انتظارات بازار جلوگیری کند.
در سطحی عمیقتر، تغییرات ساختاری اقتصاد جهانی چالش تازهای ایجاد کرده است. گذار به انرژیهای پاک، پیر شدن جمعیت در بسیاری از اقتصادهای بزرگ و گسترش سریع هوش مصنوعی میتوانند تورم را نوسانیتر و ماندگارتر کنند؛ موضوعی که چارچوبهای سنتی سیاست پولی را به آزمون میکشد.
در نهایت، با افزایش فشارهای سیاسی بر سیاستگذاران پولی، حفظ استقلال بانکهای مرکزی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. با این حال، این استقلال تنها در صورتی پایدار خواهد ماند که با پاسخگویی و توضیح روشن تصمیمها برای افکار عمومی همراه شود.
سال ۲۰۲۶، به باور بسیاری از تحلیلگران، آزمونی برای توان بانکهای مرکزی در حرکت میان تورم، رشد و ثبات مالی در جهانی است که دیگر قابل پیشبینی گذشته نیست.
منبع: فایننشال تایمز