پایگاه خبری فولاد ایران - بسیاری از کلانشهرهای آسیایی با وجود رشد اقتصادی سریع، به مکانهایی برای نارضایتی، فشار روانی و کیفیت پایین زندگی تبدیل شدهاند. به تحلیل اکونومیست، مشکل اصلی این شهرها آن است که رشد جمعیت و اقتصاد، بسیار سریعتر از ظرفیت نهادها، زیرساختها و نظام حکمرانی شهری پیش رفته است. نتیجه آن شهرهایی عظیم با فرصتهای نابرابر، خدمات ناکافی و زندگی روزمرهای فرساینده برای بخش بزرگی از ساکنان است.
در بسیاری از این کلانشهرها—از مانیل و جاکارتا گرفته تا دهلی و کراچی—مهاجرت گسترده از روستاها باعث انفجار جمعیت شده، بدون آنکه مسکن، حملونقل، آموزش و بهداشت متناسب با آن توسعه یابد. قیمت مسکن سر به فلک کشیده، زمان رفتوآمد روزانه طولانی و طاقتفرساست و آلودگی هوا و کمبود فضاهای عمومی، زندگی شهری را به تجربهای خستهکننده و ناسالم بدل کرده است. در کنار اینها، اشتغال غیررسمی گسترده و نبود شبکههای حمایتی اجتماعی، احساس ناامنی اقتصادی را تشدید میکند. بهزعم اکونومیست، این شهرها «ثروت تولید میکنند، اما رفاه توزیع نمیکنند».
عامل دیگر بدبختی شهری، ضعف حکمرانی است. بسیاری از دولتهای محلی در آسیا اختیارات، منابع مالی یا توان اجرایی کافی ندارند. برنامهریزی شهری اغلب واکنشی و کوتاهمدت است، نه پیشنگرانه. فساد، بوروکراسی ناکارآمد و ناهماهنگی میان نهادها نیز باعث میشود حتی سرمایهگذاریهای بزرگ نتوانند به بهبود ملموس کیفیت زندگی شهروندان منجر شوند.
در این میان، شانگهای و توکیو استثنا محسوب میشوند. تفاوت اصلی این دو شهر در ترکیب سه عامل است: برنامهریزی بلندمدت، زیرساختهای کارآمد و دولت شهری توانمند. توکیو با سیستم حملونقل عمومی دقیق، متراکم و قابل اتکا، امکان زندگی با کیفیت بالا را حتی در شهری بسیار بزرگ فراهم کرده است. سیاستهای سختگیرانه اما پایدار در حوزه مسکن باعث شده قیمتها—نسبت به درآمد—قابل کنترلتر از بسیاری از کلانشهرهای دیگر باقی بماند. امنیت، نظم و دسترسی گسترده به خدمات عمومی نیز فشارهای روانی زندگی شهری را کاهش میدهد.
شانگهای نیز، با وجود محدودیتهای سیاسی چین، از سرمایهگذاری عظیم در زیرساختها، حملونقل، فضاهای عمومی و برنامهریزی متمرکز سود برده است. دولت محلی توانسته رشد اقتصادی را با توسعه شهری همگام کند و تا حدی مانع شکلگیری زاغههای گسترده و فروپاشی خدمات عمومی شود. بهعلاوه، فرصتهای شغلی متنوعتر و دستمزدهای بالاتر، شکاف میان «شهر رؤیاها» و «شهر واقعیت» را کمتر کرده است.
جمعبندی اکونومیست این است که بدبختی در بسیاری از کلانشهرهای آسیایی نه نتیجه شهرنشینی ذاتاً، بلکه پیامد شهرنشینیِ بد ادارهشده است. شانگهای و توکیو نشان میدهند که حتی در مقیاسهای عظیم، اگر نهادهای قوی، برنامهریزی بلندمدت و سرمایهگذاری پایدار وجود داشته باشد، کلانشهر میتواند محل فرصت و رضایت باشد، نه فرسودگی و نارضایتی.
منبع: اکونومیست