پایگاه خبری فولاد ایران- کاخ وستمینستر، محل کار پارلمان بریتانیا، که ساختمانهای تاریخی و نمادین این کشور است، با مشکلات جدی فنی و ساختاری مواجه است؛ از آلودگی به جوندگان، فرسودگی سیمکشیها و لولهها گرفته تا خطر آتشسوزی. با این حال، دولت بریتانیا اراده و سرمایهگذاری لازم برای مرمت کامل این ساختمانها را ندارد و به تعمیرات موقتی اکتفا کرده است. این وضعیت نمادی است از بحران بزرگتر: فقدان اراده سیاسی برای مواجهه با مشکلات مالی و اقتصادی کشور.
به گزارش رویترز، بدهی عمومی بریتانیا تا پایان سال گذشته به حدود ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) رسید و کسری بودجه نیز بیش از ۵ درصد بود. پیشبینیها حاکی از افزایش بسیار زیاد بدهیها طی ۵۰ سال آینده است. فرانسه و آمریکا نیز با سطوح بالای بدهی و کسری بودجه مواجهاند و همه کشورها از جمله آنها تحت فشار برای کنترل مالی و کاهش کسری هستند. اما اراده سیاسی برای اعمال سیاستهای مالی سخت و اصلاحات وجود
یکی از دلایل اصلی این وضعیت، عدم تمایل سیاسی به کاهش هزینهها یا افزایش مالیاتها است، زیرا انتظارات عمومی نسبت به خدمات دولتی افزایش یافته و مخالفتهای سیاسی و اجتماعی با هرگونه اصلاح سخت بالا است. در برخی موارد، پیشنهادهای کوچک هم به خاطر مخالفت شدید لغو میشوند. این نشاندهنده یک بحران فرهنگی و سیاسی است که توان تصمیمگیری و مدیریت مالی را مختل کرده است.
مطالعات تاریخی نشان میدهد که جوامع انسانی در چرخههای چندنسلی از نظم و انضباط به بینظمی و فروپاشی حرکت میکنند. در دورههای نهایی این چرخهها، نهادها ضعیف شده، اعتماد عمومی کاهش مییابد، دولتها ناتوان و بدهکار میشوند و جامعه دچار قطبیشدن عمیق و بیثباتی میگردد. این چرخهها به ویژه در حوزه بدهیها و مدیریت مالی کشورها کاملاً قابل مشاهده است.
ری دالیو، سرمایهگذار و نظریهپرداز اقتصادی، این چرخه را «چرخه بزرگ بدهی» مینامد که حدود ۸۰ سال طول میکشد. در این چرخه، ابتدا بدهیها به آرامی افزایش مییابند، سپس دولتها به خاطر بدهیهای سنگین وارد عمل میشوند و سیاستهای پولی و مالی را تغییر میدهند. در پایان چرخه، کشورها دچار کسری مزمن، بدهیهای سنگین، وابستگی به وامدهندگان خارجی و فشارهای شدید مالی میشوند که ممکن است منجر به بحرانهای اقتصادی عمیق شود.
کشورهای پیشرفتهای مثل بریتانیا، فرانسه و آمریکا اکنون در مرحله پایانی این چرخه قرار دارند. بدهیهای سنگین، کسری بودجه بالا و ناتوانی بانکهای مرکزی در مدیریت نرخ بهره و تورم، باعث ایجاد شرایط مشابه طرحهای پانزی میشود؛ به این معنا که دولتها برای پرداخت بدهیهای قبلی مجبور به استقراض بیشتر میشوند. این وضعیت ریسک بحران اقتصادی بزرگ را افزایش میدهد.
دالیو توصیه میکند که سرمایهگذاران باید از اوراق قرضه دولتی در این دوره دوری کنند، زیرا ارزش آنها کاهش خواهد یافت. در مقابل، سرمایهگذاری در داراییهای واقعی، سهام و طلا میتواند محافظت بهتری در برابر این بحرانها باشد. طلا به طور تاریخی در دورههای بحران عملکرد بسیار بهتری نسبت به اوراق قرضه داشته است.
با وجودی که بحران بدهی هنوز فوریت کامل ندارد، احتمال وقوع آن در دهه آینده بسیار بالاست. اراده سیاسی برای مقابله با مشکلات مالی و اقتصادی فعلی بسیار ضعیف است و اصلاحات بنیادی کمتر به اجرا در میآید. اما ممکن است در آینده نسلی با اراده قویتر به مدیریت این مشکلات بپردازد و به تدریج شرایط را بهبود بخشد.
اقتصادهای بزرگ جهان در آستانه یک بحران مالی بزرگ ناشی از بدهیهای بلندمدت هستند که ریشههای آن هم در مشکلات اقتصادی و هم در بحرانهای سیاسی و فرهنگی قرار دارد. مدیریت نادرست بدهی و فقدان اراده سیاسی برای اصلاحات، کشورها را به سمت فروپاشی مالی سوق میدهد. تاریخ نشان داده که این چرخهها پایان مییابند اما با هزینههای سنگین اقتصادی و اجتماعی. سرمایهگذاران و سیاستمداران باید هوشیار باشند و اقدامات پیشگیرانه و محافظتی انجام دهند.
منبع: Reuters