پایگاه خبری فولاد ایران- اروپا خود را در یک دوگانگی آشکار و بحرانی میبیند. از یکسو نیاز فوری به بازسازی ذخایر تسلیحاتیاش دارد و از سوی دیگر متعهد شده تا این بازسازی را با فولاد سبز انجام دهد؛ اما هزینههای بسیار بالای تولید فولاد سبز این مسیر را به بنبست کشانده است.
طبق گزارش سی ان بی سی، اتحادیه اروپا میلیاردها یورو را برای افزایش بودجه نظامی و نوسازی دفاعی اختصاص داده است. فولاد، بهعنوان یک مادهی حیاتی در ساخت تانک، سلاح و زیرساختهای دفاعی، نقش مرکزی در این برنامه دارد. اما اروپا فقط به فولاد معمولی رضایت نمیدهد؛ بلکه میخواهد این فولاد «سبز» باشد، یعنی با استفاده از روشهای بدون کربن یا کمکربن تولید شود. مشکل اینجاست که فولاد سبز بسیار گرانتر از فولاد سنتی است و همین مسئله باعث شده بسیاری از شرکتهای بزرگ از پروژههای فولاد سبز عقبنشینی کنند.
نمونه بارز این وضعیت، شرکت ArcelorMittal است؛ یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهان که این هفته اعلام کرد طرحهای خود برای تبدیل دو کارخانه در آلمان به استفاده از هیدروژن سبز را لغو کرده است. با اینکه دولت آلمان ۱.۵ میلیارد دلار یارانه برای این پروژهها وعده داده بود، باز هم هزینهها چنان بالا بودند که پروژه مقرونبهصرفه نبود. در عین حال، شرکت ThyssenKrupp همچنان به برنامههای خود برای تولید فولاد سبز پایبند است، اما این شرکت نیز بهوضوح از «بحران» در صنعت فولاد سخن میگوید، در حالی که همزمان ۴۰ درصد از نیروی کار خود را تعدیل کرده و ظرفیت تولید را تا یکچهارم کاهش داده است.
ArcelorMittal تصریح کرده است که کارخانههای کوره قوس الکتریکی – بهعنوان جایگزین کورههای زغالسوز – در کشورهایی ساخته میشوند که برق را با قیمت رقابتی و باثبات ارائه میدهند. این در حالی است که قیمت برق در آلمان بهطور قابلتوجهی بالاست، هم در مقایسه با استانداردهای جهانی و هم نسبت به کشورهای همسایه.
دو راه اصلی برای کربنزدایی از صنعت فولاد وجود دارد: یکی استفاده از هیدروژن سبز، که از طریق الکترولیز آب با برق حاصل از باد یا خورشید تولید میشود؛ و دیگری جایگزینی کورههای سنتی با کورههای قوس الکتریکی که نیازمند برق پاک هستند. اما برق تولیدی از منابع تجدیدپذیر نهتنها گران است، بلکه ناپایدار نیز هست. از این رو، کشورهایی مانند فرانسه که سهم بالایی از برق هستهای دارند، در این زمینه پیشتاز شدهاند.
هیدروژن سبز، هرچند از منظر زیستمحیطی جذاب است، ولی چندین برابر گرانتر از سایر انواع هیدروژن است. علت این امر، مصرف بالای انرژی در فرآیند الکترولیز است؛ فرآیندی که خود نیازمند برق زیادی است، آن هم از منابعی که تولید پایینی نسبت به انرژی مصرفی دارند. بنابراین، انتظار کاهش چشمگیر قیمت هیدروژن سبز در کوتاهمدت چندان واقعبینانه نیست. این هزینههای بالا موجب شده انگیزه صنعتی برای گذار به سمت هیدروژن سبز بهشدت کاهش یابد.
مدیر اتحادیه فولاد اروپا (Eurofer) بهصراحت گفته است که «مدل اقتصادی برای فولاد سبز در اروپا وجود ندارد».
در واقع، اروپا وقت چندانی ندارد. این قاره پس از ارسال بخش زیادی از ذخایر تسلیحاتی خود به اوکراین، در تلاش برای بازسازی سریع ذخایر دفاعیاش است و خودش هشدار داده که حمله احتمالی روسیه نزدیک است. اما اجرای این بازسازی با استانداردهای زیستمحیطی سبز در تضاد مستقیم با فوریت زمانی آن قرار دارد.
مشکل زمانی پیچیدهتر میشود که توجه داشته باشیم فولاد نهتنها در صنعت دفاعی، بلکه در ساختوساز، تولید زیرساختها، و حتی در ساخت توربینهای بادی کاربرد حیاتی دارد. اروپا، از یک سو میخواهد وابستگی خود به واردات فولاد را کاهش دهد و بیشتر آن را در داخل تولید کند، و از سوی دیگر میخواهد این کار را بهصورت پاک و مقرونبهصرفه انجام دهد؛ دو هدفی که در حال حاضر با هم سازگار نیستند.
واقعیت این است که هزینههای بالای برق – بهویژه در کشورهایی که سهم بالایی از برقشان از منابع بادی و خورشیدی تأمین میشود – نشان میدهد که این گذار به انرژی پاک بسیار پرهزینه است. با این حال، اتحادیه اروپا همچنان بر ادامه این مسیر تأکید میکند و با سیاستهایی همچون «مکانیسم تعدیل مرزی کربن» (CBAM)، بهجای حل ریشهای مشکل، در پی کاهش اثرات جانبی آن است. CBAM بیشتر به یک مسکن شباهت دارد تا راهحل واقعی برای بیماری مزمن گرانی انرژی در اروپا.
در نهایت، صنعت فولاد اروپا دارد تصمیم خودش را میگیرد: بقا در اولویت است. و بقا در گروی انرژی ارزان است، نه صرفاً ردپای کربن پایین. اکنون، اروپا در یک دوراهی واقعی قرار دارد، یا باید مسیر سبز را دنبال کند، یا اولویت را به بازسازی دفاعی بدهد. اما ترکیب این دو در شرایط فعلی، ممکن است به شکست هر دو منجر شود.
منبع: Oilprice