[ سبد خرید شما خالی است ]

چرا چین به عنوان یک ابرقدرت مالی رشد نمی کند؟

پایگاه خبری فولاد ایران - ظهور چین در صحنه جهانی شاید پر تکرارترین اخبار قرن حاضر باشد. ردپای اقتصادی این کشور به طرز چشمگیری گسترش یافته است. گستردگی نظامی آن اخیراً به تیتر اخبار تبدیل شده است. با این حال، چین به عنوان یک ابرقدرت مالی، راه به جایی نمی برد.


ایالات متحده به عنوان یک نیروی اقتصادی و سپس به عنوان یک قدرت مالی رشد کرد، قبل از اینکه دلار در دهه 1920 به ارز اصلی جهان تبدیل شود. امپراتوری های قبلی، از بریتانیا تا پرتغال قرن پانزدهم نیز راه مشابهی را دنبال کردند. اما چین در حال شکستن این ساختار است و به عنوان یک نیروی اقتصادی به سرعت در حال رشد است، اما به عنوان یک قدرت مالی ضعیف عمل کرده است.


به گزارش فولاد ایران، دو دهه پیش، زمانی که درهای چین به روی تجارت جهانی باز شد، به نظر می رسید که در مسیر برتری اقتصادی و مالی جهانی است. از سال 2000، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهانی تقریباً پنج برابر شده است. هیچ اقتصاد دیگری به این سرعت رشد نکرده است. با این حال، بازار سهام آن ضعیف ترین عملکردهای جهان را داشته است.


در حدود سال 2010، پکن شروع به گسترش جاه طلبی های مالی خود کرد که شامل قرار دادن یوان به عنوان یک ارز جهانی بود. اما سهم ناچیز 3 درصدی یوان از ذخایر بانک مرکزی جهانی مشابه اقتصادهای بسیار کوچک‌تری مانند کانادا یا استرالیاست و بسیار کمتر از آن چیزی است که تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند.


چین در دهه گذشته پول زیادی برای تحریک رشد چاپ کرده است، عرضه پول در حال حاضر اقتصاد و بازارها را کوچکتر کرده است. زمانی که پکن هفت سال پیش با جریان خروجی قابل توجهی مواجه بود، دولت کنترل هایی را برای جلوگیری از فرار سرمایه اعمال کرد که هنوز آنها را برنداشته و این امر باعث درونگرایی چین از نظر مالی شد.


از سال 2015، سهم یوان از پرداخت های شبکه سوئیفت برای تراکنش های بانکی بین المللی از سطح ناچیز زیر 3 درصد به یک پنجم کاهش یافت. یک شاخص که 165 کشور را بر اساس میزان باز بودن حساب سرمایه رتبه بندی می کند، چین را در رتبه 106 قرار می دهد که با کشورهای کوچکی مانند ماداگاسکار و مولداوی برابری می کند.


در حالی که سرمایه‌گذاران چینی برای سرمایه‌گذاری در خارج از کشور محدود هستند، خارجی‌ها به دلیل تلاش‌های نامنظم دولت برای کنترل بازار از چین می‌ترسند. این به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا برخلاف سایر کشورها، سهام در چین با رشد اقتصادی افزایش و کاهش نمی یابد. خارجی ها حدود 5 درصد سهام در چین، در مقابل 25 تا 30 درصد بازارهای نوظهور و حدود 3 درصد از اوراق قرضه در چین را در اختیار دارند، در مقایسه با حدود 20 درصد در سایر کشورهای در حال توسعه.
تردید جهانی در مورد بازارهای چین جذابیت یوان را محدود می کند. امروزه، بیش از نیمی از کشورها از دلار به عنوان تکیه گاه استفاده می کنند، یک میخ نرم برای مدیریت ارزهای خود. هیچ کدام از یوان استفاده نمی کنند. حدود 90 درصد از معاملات ارز خارجی با دلار آمریکا است، در حالی که تنها 5 درصد از یوان استفاده می کنند و این با داستان های موفقیتی که چین به دنبال تقلید آن است، متفاوت است.


امروزه، یوان به عنوان یک پناهگاه امن تلقی نمی شود، سهام چینی رو به زوال است و شهرهای چین فقط یک مرکز مالی منطقه ای هستند. اگر هدف چین هنوز تبدیل شدن به یک ابرقدرت مالی است، رهبران آن باید درک کنند که با ثروتمندتر شدن یک کشور، نیاز بیشتری به یک سیستم مالی کارآمد است. دولت چین می بیند که چگونه دلار قدرتمند به ایالات متحده اجازه داد تا در تحریم روسیه، منابع مالی خود را اجرایی کند. اما در حال حاضر، پکن اعتماد به نفس لازم برای برداشتن گام‌های اساسی برای حذف کنترل‌های سرمایه را به طور کامل ندارد. تا زمانی که چین این کار را انجام ندهد، هرگز به طور کامل به جاه طلبی های ابرقدرت شدن خود نخواهد رسید.


منبع: فایننشال تایمز

۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۵۷
تعداد بازدید : ۷۳۸
کد خبر : ۶۱,۶۹۸

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید