[ سبد خرید شما خالی است ]

صورت دیگر توسعه چینی

پایگاه خبری فولاد ایران - بدون تردید راهی که چین در ۴۰ سال اخیر طی کرده راهنمایی مناسب برای کشورهایی است که همواره در حال درجا زدن و عقب‌رفت اقتصادی هستند. راهی که از دل اولویت قراردادن اهداف اقتصادی بر منویات سیاسی و ایدئولوژیک بیرون آمد و مشخصه اصلی آن تکیه بر پتانسیل بازار و اقتصاد جهانی و ایجاد فضای کسب‌و‌کار شبه‌رقابتی بود که همه اینها در تضادی آشکار با بنیان فکری حزب حاکم بود.

دستاوردهای بازکردن و فراگیر کردن نهادهای اقتصادی چین انکارناپذیر است؛ اما برخی بر این صرافت هستند که چین با بازکردن نهادهای اقتصادی و بسته نگه‌داشتن بستر سیاسی و پایداری اوضاع، راه دیگری را پیشنهاد داده که تاکنون وجود نداشته است.

یک کشور وقتی می‌تواند از بلیات (فساد گسترده) به دور باشد و به‌طور پایدار راه پیشرفت را طی کند که هم دولت ظرفیت ارائه خدمت به مردم را داشته باشد و هم جامعه ظرفیت و ابزار مناسب برای نظارت بر تمام دولت را داشته باشد. فقدان دومی در چین؛ یعنی گم شدن یکی از قطعات اصلی رشد و سعادت پایدار که دیر یا زود موتور به ظاهر کارآمد رشد اقتصادی چین را متوقف می‌کند و فساد کنونی در آن کشور تنها نمودی از آن است.

چین دارای تاریخی طولانی از بوروکراسی توانمند و پیچیده است؛ اما در عین حال تاریخی از فساد گسترده نیز دارد که بسیاری از مقامات این کشور در آن نقش داشتند و بسیاری از پست‌ها تنها به‌واسطه ارتباطات سیاسی یا فروش آن پست‌ها به فرد داده می‌شود. آن تاریخ همچنان تا امروز ادامه داشته است.

بررسی که از ۳۶۷۱ مقام حزب کمونیست در سال ۲۰۱۵ انجام شده نشان می‌دهد که دو سوم پست‌ها نه بر مبنای شایستگی که به دلیل وفاداری و سرسپردگی سیاسی به افراد واگذار شده است. وقتی شما با وفاداران محاصره شوید، آن وقت می‌توانید شهروندان را سرکیسه کنید. می‌توانید برای داشتن زیردستان مطیع، مشاغل دولتی را به فروش برسانید.

در سال ۲۰۱۲، از هزار نفر ابتدایی لیست ثروتمندان چین، ۱۶۰ نفر عضو کنگره حزب کمونیست بودند و ثروت خالص آنان به ۲۲۱ میلیارد دلار بالغ می‌شد. در مقام مقایسه، این رقم تقریبا بیست برابر ثروت ۶۶۰ نفر مقامات عالی‌رتبه آمریکا از هر سه قوه حکومتی است. این در حالی است که درآمد سرانه آمریکایی‌ها هفت برابر درآمد سرانه چین است.

هر چند رویکرد اقتصادی چین و بازکردن نهادهای اقتصادی و مشاهده مواهب آن تا اینجا می‌تواند برای کشورهای در حال توسعه حاوی درس‌های مهمی باشد؛ اما در عین حال نمی‌توان استراتژی اتخاذشده آن را در تمام زمینه‌ها به‌عنوان الگویی فراگیر و پیشنهاددهنده راهی دیگر برای توسعه در برابر دیگر کشورهای توسعه‌یافته دانست؛ زیرا هم اکنون نیز این الگو دچار کاستی‌های شگرفی است که فساد در دستگاه حاکمه تنها بخشی از آن است.

✍️ پویا جبل‌عاملی
۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰
تعداد بازدید : ۴۸۰
کد خبر : ۵۳,۳۳۱

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید