[ سبد خرید شما خالی است ]

چاه‌هایی که آب ندارد، ولی نان دارد

پایگاه خبری فولاد ایران -
✔️ گزیده‌ای از تحلیل سید احمد میرمطهری در ریشه‌یابی اثرات سیاستگذاری اقتضایی در اقتصاد ایران: 

 🔹 سیاستگذاری اقتضایی و تصمیم‌گیری کوتاه مدت یکی از بزرگ‌ترین مشکلات سیاستگذاری در ایران دست‌کم در چهار دهه گذشته است.

🔹  پیش از هرچیز باید بگویم وضع موجود حاصل یک تعادل سیاسی بلندمدت است و اقتضایی عمل کردن سیاستگذار هم در همین چارچوب قابل تحلیل است. یعنی اینکه وضعی که در آن قرار داریم حاصل تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی یک ساختار سیاسی است که چند دهه تجربه حکمرانی دارد و به گمانم این ساختار تا حدودی هم وضع موجود را پذیرفته است

🔹 وضع موجود را ذی‌نفعان بی‌شماری در سیاست و اقتصاد پذیرفته‌اند و از آن دفاع می‌کنند. در این میان چیزی که اصلاح وضع موجود را ضروری می‌کند، غیرممکن بودن ادامه این وضع، پیشروی‌های بین‌نسلی و احتمالاً فشارهای بیرونی است.

🔹  برای نسل من که در فضای جنگی کار و زندگی کرده، تا حدودی قابل پذیرش است که تصمیم‌ها در شرایط اقتضا معمولاً دور از منطق کارشناسی بوده و بیشتر اقتضای جنگی داشته اما در حال حاضر برای نسل‌های جدید قابل پذیرش نیست که با ملاحظه سیاسی و امنیتی سیاستگذاری شود.

🔹  از آنجا که بیشتر سیاستمداران ما با بحران خو گرفته‌اند، شیوه حل مساله آنها نیز اقتضایی و کوتاه‌مدت است. راه‌حلی که به ذهنمان می‌رسد این است که اگر انقلابی در مدیریت کشور به وجود آید و مدیرانی کار را در دست ‌گیرند که از این خصلت به دور باشند آن‌وقت خیلی از مسائل حل خواهد شد. اما این‌گونه نیست و واقعیت، سیگنال دیگری به ما می‌دهد.

🔹 به گمانم سیاستمداران ما ترجیح می‌دهند قدری بحران همیشه وجود داشته باشد و ما همواره در «مقطع حساس کنونی» قرار داشته باشیم. انگار وجود قدری بحران به سود سیاستمداران یا شاید بخشی از ساختار سیاسی ماست. اگر بحرانی وجود نداشته باشد، بی‌کیفیتی سیاست‌ها و تصمیم‌ها پنهان نمی‌ماند. اگر بحران هم تشدید شود، اداره امور سخت می‌شود بنابراین نفع سیاستمدار ما در وجود حدی از بحران است که یادآوری مقطع حساس کنونی باعث می‌شود جامعه هم ضعف‌های موجود را نبیند.

🔹 می‌گویند حاج میرزاآقاسی صدراعظم محمدشاه قاجار که حساسیت زیادی روی تامین آب مردم داشت شخصاً بر حفر چاه و قنات نظارت می‌کرد. روزی برای بازدید به یکی از قنات‌ها رفته بود. مقنی به او گفت: تاکنون به آبی نرسیده‌ایم و فکر نمی‌کنم در این چاه رگه آبی وجود داشته باشد. 
صدر اعظم گفت: «به کار خود ادامه بدهید و ناامید نباشید.» چند روز بعد، دوباره سراغ چاه رفت و از نتیجه حفاری سوال کرد. مقنی گفت: «همان‌طور که پیش از این هم گفتم، کندن این چاه در این محل، بی‌حاصل است و به آب نخواهیم رسید. دفعه سوم که صدراعظم برای بازدید رفت باز مقنی سر بلند کرد و گفت: این چاه، آب ندارد و ما داریم برای کبوترهای خدا لانه می‌سازیم. صلاح در این است که از ادامه حفاری در این منطقه خودداری شود. صدراعظم با شنیدن این جمله از مقنی، «میرزا آقاسی» از کوره در رفت و فریاد زد: «به تو چه مربوط است که این زمین آب دارد یا ندارد؟ اگر برای من آب نداشته باشد، برای تو که نان دارد.»

🔹 به گمانم سیاستگذاری در ایران همان وضعیت میرزا آقاسی را دارد. دستگاه کارشناسی کشور را سراغ کندن چاه‌هایی فرستاده‌اند که معلوم نیست چه زمانی به آب می‌رسند. نفع ساختار در افزایش حفر چاه‌های بیشتر است و کاری به پیدا شدن آب ندارند. متاسفانه بوروکرات‌های ما هم به این نتیجه رسیده‌اند که تا میرزاآقاسی‌ها هستند، کار آنها هم تضمین شده است. چه‌کار دارند چاه‌ها به آب می‌رسند یا نمی‌رسند. چاه‌ها برای آقاسی‌ها آب ندارند اما برای بوروکرات‌ها که نان دارند.

تجارت فردا  شماره 333

۲۱ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸
تعداد بازدید : ۷۹۵
کد خبر : ۵۲,۳۷۹

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید