[ سبد خرید شما خالی است ]

کاهش درآمدهای ناشی از قیمت نفت را چگونه جبران کنیم؟

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- کاهش قیمت جهانی نفت چه آثار و پیامدهایی خواهد داشت؟ بر متغیرهای اقتصادی چه اثری خواهد داشت؟ چه کشورهایی در این میان نقش دارند؟ آیا عربستان در بلندمدت می‌تواند بازار ایران را در دست گیرد؟ در صورتی که روند مذاکرات مثبت نباشد و تحریم‌های نفتی ادامه‌ یابد، چه استراتژی‌ای را می‌توان جایگزین کرد؟

چندی است که قیمت جهانی نفت در حال کاهش است و تا مرز 80 دلار هم رسیده است. از آنجایی که کشور ما هم به‌شدت وابسته به درآمدهای نفتی است، این میزان کاهش در قیمت نفت می‌تواند تا حدی به اقتصاد ما آسیب وارد سازد و متغیرهای کلان را با اختلال مواجه سازد. به نظر دکتر محمود دودانگه، در صورتی که با کاهش درآمدهای نفتی مواجه شویم، افزایش منابع متناسب با پیش‌بینی‌ها نخواهد بود، توسعه‌ی پروژه‌های نفتی با اختلال مواجه خواهد شد و از همه مهم‌تر اینکه دولت امکان پشتیبانی و تأمین مالی پروژه‌های عمرانی را نخواهد داشت که موجب کاهش سرمایه‌گذاری و در نهایت، بروز بیکاری و تورم نیز خواهد شد.

رئیس سابق صندوق توسعه‌ی ملی در ادامه اضافه کرد: در صورتی که روند مذاکرات مثبت باشد، با برداشتن تحریم‌ها می‌توانیم با افزایش فروش نفت، میزان کاهش درآمدهای نفتی ناشی از کاهش قیمت نفت را جبران کنیم، ولی در صورتی که روند مذاکرات مثبت نباشد، باید استراتژی اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را در پیش بگیریم.

در ادامه، گفت‌وگوی برهان با ایشان را می‌خوانیم.

ما در بودجه، قیمت نفت را 100 دلار پیش‌بینی کرده بودیم، ولی در حال حاضر، قیمت آن به حدود 80 دلار رسیده است. کاهش قیمت نفت در این روزها به چه علت رخ داده است و این کاهش چه اثراتی را به دنبال دارد و تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند؟ آیا ممکن است قیمت نفت از این هم کمتر شود؟ نقش عربستان در این میان چیست و چه اثراتی بر اقتصاد ایران می‌گذارد؟

اگر اجازه دهید، درباره‌ی اینکه چرا قیمت نفت کاهش پیدا کرد بحث نکنیم، زیرا مباحث اقتصاد سیاسی و شرایط بین‌المللی بر این موضوع بسیار تأثیرگذار بوده است. وضعیتی که اخیراً در ارتباط با اکراین پیش آمد، تقابلی که بین روسیه و آمریکا اتفاق افتاد و شرایطی که در منطقه و به‌ویژه در خلیج فارس، سوریه و عراق وجود دارد، در وضعیتی که ایجادشده بی‌تأثیر نیست. همچنین بحث رشد جهانی هم کاملاً بر این موضوع مؤثر است.

پیش‌بینی شما در مورد قیمت نفت چیست و به نظر شما، آیا این روند کاهشی ادامه خواهد داشت؟

بررسی‌های مختلفی در مورد قیمت نفت در آینده در حال انجام است و دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد که معتقد است اگر نگاه رو به جلو در اقتصاد دنیا دنبال شود، ما قطعاً نیاز بیشتری به نفت خواهیم داشت و قیمت نفت هم سیر نزولی پیدا نخواهد کرد. در واقع این دیدگاه‌ها وضعیت بهتری را برای قیمت نفت پیش‌بینی می‌کنند، اما بعضی از دیدگاه‌های دیگر معتقد به پایین آمدن قیمت نفت حتی تا 60 دلار هم هستند. بنابراین پیش‌بینی‌های مختلفی وجود دارد که هرکدام مبانی و استدلال‌های خاص خود را دارند، اما پیش‌بینی جامعی که من بیشتر به آن گرایش دارم، ادامه‌ی روند افزایشی قیمت نفت است و امیدوارم که با هماهنگی و همکاری اعضای اوپک و همین‌‌طور کشورهایی که نفت دارند، بتوان مانع روند کاهش قیمت نفت شد و آن را مدیریت کرد تا کمتر به اقتصاد‌ و درآمدهای نفتی آسیب وارد شود.

مهم‌ترین کشوری که در این حوزه می‌تواند نقش داشته باشد، عربستان است که برای تأمین نفت مشکلی ندارد. به نظر شما، آیا این امکان وجود دارد که عربستان بتواند به جای ایران نفت تولید کند؟

در کوتاه‌مدت امکان اینکه عربستان بتواند جای همه‌ی کشورها را پر کند، وجود ندارد. در حال حاضر، ایران سهم زیادی در بازار نفت ندارد. مخصوصاً با توجه به شرایط تحریمی که اتفاق افتاده، سهم نفت ایران در بازار پایین آمده است. طبیعتاً اگر روند رشد جهانی بهبود پیدا کند، بنگاه‌های تولیدی بخواهند تولیدات خود را افزایش دهند و مصرف کشورهای دنیا بیشتر شود، نیاز به نفت هم بیشتر خواهد شد. بنابراین حتی در کوتاه‌مدت، امکان اینکه عربستان بتواند همه‌ی نیازها را تأمین کند، وجود ندارد.

در ضمن امکان اینکه نفت عربستان بتواند در کوتاه‌مدت برای بسیاری از نیازها مورد استفاده قرار گیرد، بسیار کم است، زیرا معمولاً پالایشگاه‌ها سازوکار خود را با نفت ویژه‌ای که از عراق، امارات، روسیه و ایران می‌گیرند، تنظیم کرده‌اند و سخت است که بتوانند در کوتاه‌مدت آن را تغییر دهند. به هر حال، عربستان با توجه به میزان تولید خود، تأثیرگذاری قابل‌ توجهی دارد، اما باید ببینیم که طی ماه‌های آینده، جغرافیای سیاسی منطقه چه تحولاتی خواهد کرد و ما با توجه به شرایط کشورهای سوریه، عراق، عربستان و کشورهای دیگر می‌توانیم چشم‌انداز روشن‌تری از قیمت و شرایط نفت را متصور شویم.

بنابراین شما روند کاهشی را پیش‌بینی نمی‌کنید و نظرتان این است که قیمت نفت روند افزایشی خواهد داشت و به کمتر از 80 دلار نمی‌رسد.

نمی‌توان چندان با یقین در مورد قیمت نفت صحبت و پیش‌بینی کرد که کمتر از 80 دلار می‌شود یا خیر، اما فکر می‌کنم در مورد قیمت نفت در نهایت، روند مثبتی را شاهد خواهیم بود و من کاهش بیش از این را بعید می‌دانم. بیش از صد سال است که ما وابسته به نفت و درآمدهای نفتی هستیم و متأسفانه اقتصاد ما با نفت و درآمدهای نفتی عجین شده است. اگرچه در صد سال گذشته، تلاش‌های بسیاری انجام شده تا وابستگی اقتصاد به نفت کمتر شود و درآمدهای نفتی صرفاً برای زیرساخت‌ها و سازندگی کشور سرمایه‌گذاری شود، اما به دلایل متفاوت و شرایط مختلف ایجادشده، از این هدف آرمانی فاصله گرفته‌ایم و همواره وابستگی اقتصاد ما به نفت کاهش پیدا نکرده است. قبل از ملی شدن صنعت نفت، کمپانی‌های نفتی فقط بخش کوچکی از درآمدهای نفتی را در اختیار دولت و خزانه می‌گذاشتند، اما بعد از ملی شدن صنعت نفت، عملاً اختیار فروش نفت در اختیار دولت قرار گرفت و دولت توانست مدیریت منابع نفتی خود انجام دهد.

برنامه‌ی اول عمرانی کشور در سال 1327 نوشته شد که یک برنامه‌ی هفت‌ساله بود. در آن برنامه، پیش‌بینی شده بود که تمام درآمدهای نفتی صرف توسعه‌ی زیرساخت‌ها شود و تأکید شده بود که به‌هیچ‌وجه درآمدهای نفتی نباید صرف امورات جاری و پرداخت امور مربوط دستمزدها شود. البته برنامه‌ی اول و دوم، که چهارده سال بود، به همین شکل دنبال شد و خوشبختانه دستاوردهای بسیار خوبی هم داشت و شاید بسیاری از زیرساخت‌هایی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، محصول همان دیدگاه و رویکرد است. بنابراین از همان ابتدا این‌گونه نبود که درباره‌ی درآمدهای نفتی برنامه‌ریزی انجام نگرفته باشد و برنامه‌های اول و دوم توسعه عملاً همین نگاه را دنبال می‌کرد.

در سال‌های بعد، زیرساخت‌هایی ایجاد شده بود که برای اداره‌ی آن، کشور به منابع جاری نیاز داشت. مثلاً بیمارستان یا دانشگاهی به‌عنوان زیرساخت و با استفاده از منابع حاصل از فروش نفت ساخته می‌شد و نیاز بود برای اداره‌ی این زیرساخت‌ها، بودجه‌ای اختصاص داده شود. بنابراین کم‌کم بخشی از درآمدهای نفتی صرف امور جاری شد و در اختیار دولت قرار گرفت. متأسفانه در ادامه هرقدر هم که جلوتر آمدیم، سهم نفت در توسعه‌ی زیرساخت‌ها کمتر و در اداره‌ی امورات جاری بیشتر شد. بعد از انقلاب هم شرایط ویژه‌ی جنگ پیش آمد و وضعیتی بر اقتصاد کشور حاکم شد که عملاً امکان مدیریت خوب وجود نداشت و می‌بینید که در برنامه‌های اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم هم همیشه این دغدغه وجود داشته که ما چگونه می‌توانیم درآمدهای نفتی را صرف توسعه‌ی زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری کرده و کاری کنیم که بودجه‌ی کشور مستقل از درآمدهای نفتی اداره شود. در برنامه‌ی سوم توسعه و در ماده‌ی 60، حساب ذخیره‌ی ارزی پیش‌بینی شد، زیرا همه‌ی این نوسانات که در حال حاضر وجود دارد، آن موقع هم وجود داشت و کشور نگران اداره‌ی اقتصاد بود و اعتقاد داشت که باید بخشی از درآمدهای نفتی را در حساب ذخیره‌ی ارزی و برای روز مبادا ذخیره کنیم تا بتوانیم از اقتصاد نوسان‌گیری کنیم. به هر صورت، تجربه‌ی ده‌ساله برای این کار وجود داشت و در نهایت، در سه سال گذشته، باعث شد صندوق توسعه‌ی ملی ایجاد شود تا بخشی از درآمدهای نفتی در حساب صندوق توسعه‌ی ملی واریز و صرف سرمایه‌گذاری‌های مولد و زاینده شود.

بنابراین در هشتاد نود سال گذشته، همیشه این دغدغه وجود داشته که اقتصاد را از حالت اقتصاد نفتی خارج و نفت را در جای خود استفاده کنیم، ولی متأسفانه طی سال‌های گذشته، آرزویی که داشتیم محقق نشده و در حال حاضر هم اقتصاد کشور به‌شدت وابسته به نفت و درآمدهای نفتی است.

کاهش درآمدهای نفتی در بلندمدت و کوتاه‌مدت چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟

طبیعتاً کاهش درآمدهای نفتی می‌تواند آثار مختلفی داشته باشد. نفت که به فروش می‌رسد، درآمدهای نفتی آن باید به سه بخش واریز شود. یک بخش سهم خود نفت است که 14.5 درصد از فروش آن است و به خود این بخش برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها، سرمایه‌گذاری‌های جدید و امورات جاری آن اختصاص داده می‌شود. بخش دیگر 29 درصد سود حاصل از درآمد است که باید به حساب صندوق توسعه‌ی ملی واریز شود تا برای سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری در بازارهای پولی و مالی خارجی هزینه شود و بخش سوم سود در اختیار دولت قرار می‌گیرد و دولت از این پول برای انجام کارهای عمرانی و کارهای جاری استفاده می‌کند.

مشخص است اگر نفت و درآمدهای نفتی کاهش پیدا کند، مستقیماً بر این سه بخش مهم تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی توسعه‌ی پروژه‌های نفتی دچار اختلال می‌شود، افزایش منابع صندوق توسعه‌ی ملی متناسب با پیش‌بینی‌ها نخواهد بود و دیگر امکان پشتیبانی مؤثرتر و قوی‌تر از بخش خصوصی وجود نخواهد داشت. مهم‌ترین آسیب هم در بخش سوم صورت می‌گیرد؛ یعنی دولت که پروژه‌های مختلف عمرانی استان‌های مختلف را تعریف کرده است، دیگر امکان پشتیبانی و تأمین مالی آن‌ها را نخواهد داشت و امورات جاری مثل حقوق و دستمزد، که قابل کم‌ کردن نیستند و گریزی از پرداخت آن‌ها نیست، با مشکل مواجه و در کل اقتصاد ما محدود‌تر و کوچک‌تر خواهد شد.

خوشبختانه اتفاقاتی مثل تحریم‌های بین‌المللی که در دو سه سال گذشته افتاده، اگرچه زحمت زیادی برای اقتصاد کشور ما داشته و چالش‌های مختلفی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده، اما یک فرصت بسیار خوب هم برای کشور به وجود آورده است که ما به اقتصاد بدون نفت هم فکر کنیم. خوشبختانه هم دستگاه‌های اجرایی و هم بنگاه‌های اقتصادی سعی کرده‌اند با اتکا به درآمدهای ارزی خود و نگاه به صادرات غیرنفتی، درآمدهای ارزی به دست آورند و نیازهای خود را از بازارهای خارجی تأمین کنند که این به نظر من، یک فرصت بسیار خوب است.

بنابراین می‌توانیم بگوییم نگاهی که مقام معظم رهبری برای اداره‌ی اقتصاد کشور با رویکرد اقتصاد مقاومتی دارند، باید در چنین شرایطی بروز و ظهور واقعی پیدا کند. اگرچه این‌‌گونه درآمدهای نفتی ما کاهش پیدا می‌کند، اما ما باید بر صادرات غیرنفتی و درآمدهای دیگری تمرکز کنیم که می‌توان از منابع دیگر کشور، مثل گردشگری، صادرات غیرنفتی و... به دست آورد. این‌گونه می‌توانیم به آن ایده‌آل و آرمانی که از اول انقلاب داشتیم تا اقتصاد کشور را از نفت رهایی دهیم، دست یابیم و کاهش قیمت نفت و تحریم را مدیریت کنیم.

این موضوع در واقع به‌عنوان راهکاری است که در حال حاضر دولت باید اتخاذ کند. حال به نظر شما، این کار چه اثراتی ممکن است بر شاخص‌های اقتصادی، از جمله تورم، بیکاری و اشتغال داشته باشد و آیا با این راهکار ممکن است کشور با بحران کسری بودجه مواجه ‌شود یا خیر؟

معمولاً بعد از فروش نفت، در یک بازه‌ی زمانی سه‌ماهه، درآمدهای نفتی بازمی‌گردد و این‌گونه نیست که سود آن سریع به حساب صندوق یا بودجه یا سهم نفت واریز شود. بنابراین حداقل تا سه ماه بعد از فروش، کاهش قیمت نفت آثار واقعی بر اقتصاد ما نخواهد گذاشت و اثر واقعی کاهش قیمت نفت و کاهش درآمدهای نفتی عملاً بعد از سه ماه می‌تواند بر درآمدهای دولت و کسری بودجه تأثیر بگذارد یا مصارف دولت را تحت‌ تأثیر خود قرار دهد. به نظر من، در مورد سال جاری، نگرانی چندان جدی وجود ندارد، زیرا امیدوار هستیم که درآمدهای ارزی کشور با اندکی تغییر، محقق گردد و برنامه‌های پیش‌بینی‌شده در قالب برنامه و بودجه، عملیاتی و اجرایی شود.

اما سال بعد سالی ویژه و خاص خواهد بود، زیرا متغیرهای مختلفی مثل اینکه قیمت نفت یا میزان فروش آن در قانون بودجه چقدر پیش‌بینی شود، در بودجه‌ی سال بعد تأثیرگذار هستند. میزان فروش نفت کاملاً بستگی به روند مذاکرات و توافقاتی دارد که کشور با 1+5 انجام می‌دهد. طبیعتاً هرقدر چشم‌انداز مذاکرات مثبت‌تر باشد، ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که میزان فروش نفت هم افزایش یابد.

 می‌دانید که میزان فروش نفت ما حدود یک میلیون و دویست بشکه است، در صورتی که ما باید واقعاً بیش از دو میلیون صادرات نفت داشته باشیم. اگر روند مذاکرات آتی بهتر پیش رود و ما امکان صادرات نفت را به اندازه‌ی ظرفیت کشور داشته باشیم، می‌توانیم کاهش درآمدهای ناشی از کاهش قیمت نفت را با افزایش فروش آن جبران کنیم تا اقتصاد کشور دچار آسیب جدی نشود. اما اگر روند فعلی ادامه پیدا کند و ما امکان توسعه‌ و افزایش صادرات نفت را نداشته باشیم، طبیعتاً بودجه‌ی ما در سال بعد، بودجه‌ای انقباضی خواهد بود و ما در چارچوب بودجه‌ی انقباضی باید اشتغال، سرمایه‌گذاری، تورم، رکود و بقیه‌ی متغیرهای کلان اقتصادی را تحلیل و آثار آن را در متغیرهای اقتصادی کشور بررسی کنیم.

یعنی ممکن است با مشکل بیکاری و یا افزایش تورم مواجه شویم؟

اگر بودجه انقباضی باشد و درآمدهای نفتی ما کاهش پیدا کند، طبیعتاً مصرف دولت و مصرف بخش خصوصی کم خواهد شد و در نهایت، سرمایه‌گذاری‌ها کاهش پیدا خواهد کرد و وقتی سرمایه‌گذاری کم شود، هم تولید ما کاهش پیدا می‌کند و هم اشتغال ما دچار محدودیت می‌شود. در واقع این یک زنجیره است. وقتی اقتصاد ما اقتصاد نفتی است، کاهش درآمد می‌تواند این زنجیره را متأثر کند، مگر اینکه ما تمرکز خود را بر سرمایه‌گذاری‌هایی قرار دهیم که صادرات غیرنفتی برای ما ایجاد و درآمدهای ارزی را جایگزین درآمد نفت می‌کند.

حال اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ما امکان افزایش صادرات نفتی را نخواهیم داشت؟

مجموع تلاش‌هایی که همکاران ما در وزارت نفت دنبال می‌کنند، به این دلیل است که ما بتوانیم صادرات نفت را افزایش دهیم که آن‌ها در ماه‌های گذشته توفیقات بسیار خوبی هم به دست آورده‌اند، اما به هر حال در شرایط تحریم و محدودیت، این اتفاقات افتاده است. ما اگر بتوانیم در مذاکرات این محدودیت‌ها را کلاً از بین ببریم، طبیعتاً همکاران ما در وزارت نفت با کمترین چالش می‌توانند به اهداف بزرگ‌تر دست یابند و بازار فروش نفت را برای ایران ایجاد و درآمدهای بیشتری کسب کنند. اما اگر شرایط همین‌گونه باشد و مذاکرات امیدوارکننده پیش نرود، تنها راهکار ما باید اقتصاد مقاومتی، رهنمودهای مقام معظم رهبری و تمرکز بیشتر بر درآمدهای دیگر باشد؛ درآمدهایی از قبیل صادرات غیرنفتی و ظرفیت‌هایی که در اقتصاد ما خوشبختانه وجود دارد.

ظرفیت‌های بسیار گسترده‌ای در اقتصاد ما در حوزه‌های کشاورزی، معدن و خدمات وجود دارد. به نظر من، استراتژی ما باید این باشد که ما به نفت به‌عنوان یک درآمد ثانویه نگاه کنیم که اگر بود، بتوانیم از آن برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مولد استفاده کنیم و اگر هم نبود، باز بتوانیم با درآمدهای اولیه‌ی حاصل از تولید، خدمات و صادرات غیرنفتی، اقتصاد کشور را با رشد مناسب پیش بریم.

منبع: فارس

۱ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۶
تعداد بازدید : ۴۰۴
کد خبر : ۲۱,۹۱۵
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید